چرا که به یاری آن ـ برخلاف هرچه به ذهن میرسد ـ قادر میشوند به «چشمچرانی پنهانی از دنیای زنانه» دست یازند؛ چشمچرانی پنهانی که در پیچ و خم واقعیتهای جهان مدرن گم شده است. بینندگان بیآنکه بدانند، غافل از حضور مهیب این رویداد، به گونهای پنهان در این چشمچرانی معلق شدهاند؛ گونهای چشمچرانی که میتواند در یک بازنمایی تلویزیونی مدرن ـ و در همان حال غیرمدرن ـ خود را انکار کرده و بهآرامی، بیهیچ مانعی در تخیل رسوب کند. تخیل مسحور «یانگوم» شده زیرا بنیادهای جنسیت در حال فروپاشی است و بدین خاطر است که میتوانیم از این لذت محظوظ شویم.
آنچه به شکلگیری «یانگوم» جان داده است، یورش میل مردانه به این حوزه پنهان (زنانگی) است تا آن را دستاویز سرگرمی کند. از این لحظه به بعد، زنانگی سرشته در یانگوم، خلوص خود را از دست میدهد؛ چرا که با هجوم میلی مردانه و سیال ـ و نیز سیطره بیکم و کاست امر مردانهـ خدشهدار میشود.
آنچه بیش از پیش «یانگوم» را جذاب میکند، بهره جستن از این لذت مدرن است؛ بیآنکه ناچار شویم از حریم سنتی اخلاق تخطی کنیم. «یانگوم» بیننده غافل را یاری میکند تا در این گذار طاقتفرسا از سنت به مدرنیته، بیش از پیش با واقعیتهای جهان مدرن سازگار شود. بیتردید نمیتوان برای مدرنیته نسخه پیچید و آن را مطابق خواستهها و سلایق خود شکل داد. مدرنیته ـ که به این معنا امری است بهراستی مردانه ـ بیرحمانه بر ما هجوم آورده و سرسختانه خود را به ما تحمیل میکند. ما ناگزیر هستیم مدرنیته را آنگونه که هست بپذیریم.نمیتوان مدرنیته را به آزمایشگاه برد، آن را به شکل دلخواه تراشید و سپس در متن جامعه پیاده کرد. مدرنیته بیمحابا پیش میرود و خود را ـ آنگونه که هست ـ در جایجای جامعه متبلور میکند. بازنمایی امر زنانه به شکلی زیباییشناختی نیز هر دو بخشی از واقعیتهای مدرناند. و میبینیم که چگونه (بیآنکه متوجه باشیم) این واقعیتهای مدرن بهنرمی زیر پوست شبکههای تلویزیون -که همواره کوشیدهاند بهسختی در برابر امواج آشوبزده، سرکش و افسارگسیخته مدرن مقاومت کنند ـ میخزد و ناخواسته در تار و پود شبکههای جهانی ارتباط ما را به افقهای مدرن میخواند
محمود اکسیریفرد: برخی بینندگان بیش از هر چیز مدهوش جلوههای زنانه «یانگوم»اند؛
کد خبر 37036